- لب ترش
- کمی ترش مایل به ترش ملس
معنی لب ترش - جستجوی لغت در جدول جو
پیشنهاد واژه بر اساس جستجوی شما
کیفیت لب ترش ملسی
از تیره چلیپائیان با ارتفاع 10 تا 60 سانتیمتر که غالبادر کنار جویبارها و مسیرجریان آب روید. گلهایش کوچک و سفید و بصورت خوشه است بولاغ اوتی شاهی آبی
بشقابی که میان آن گود نباشد
آنکه لب کلفت و آویخته مثل لب شتر دارد
آنکه لبی مانند لفج شتر ستبر و آویخته دارد
نخود و کشمش و انواع میوه های خشک که در مجالس بزم ووقت صحبت با یاران صرف کنند شب چره تنقلات: بعیش یکدمه احمد مساز با شربت ز نقل لب چره بردار توشه جاوید. (احمد اطعمه لغ)
نخود و کشمش و انواع میوه های خشک که در مجالس بزم ووقت صحبت با یاران صرف کنند شب چره تنقلات: بعیش یکدمه احمد مساز با شربت ز نقل لب چره بردار توشه جاوید. (احمد اطعمه لغ)
قسمی بشقاب فلزی یا چینی که گودی آن کماست
همپاژ نام همبرنام هم لقب هم عنوان: تاج فضیلت بدان وسیلت بر سر ایشان نهاده که سخن لقب تاش عیسی است
((~. چَ رِ))
فرهنگ فارسی معین
نخود و کشمش و انواع میوه های خشک که در مجالس بزم و وقت صحبت با یاران صرف کنند، شب چره، تنقلات
بولاغ اوتی، گیاهی خودرو از خانوادۀ تره تیزک با گل های کوچک سفید که مصرف دارویی دارد، جرجیر آبی، آب تره، علف چشمه، شاهی آبی
چاشنیی که جهت درک مزه چیزی کنند